آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات آریسا

آریسا کوچولو مریضه

1393/6/31 14:57
نویسنده : مامان سمانه
533 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم امروز یکم حالت بد بود 

رنگ صورتت ب زردی میزنه ، خیلی ترسیدم سریع ب بابایی زنگ زدم ب بابا جون گفت ک زود بیاد ببریمت دکتر

من خیلی ترسیده بودم ، بابایی هم همینطور خیلی ترسیده بود 

بردیمت مرکز بهداشت ، آقای دکتر برات آزمایش نوشت <رفتیم آزمایشگاه صادقی از پاشنه ی پای کوچولوت خون گرفتم خیلی خیلی غصه ام گرفته بود ، نزاشتن من پیشت بمونم وقتی از پشت در صدای گریه تو شنیدم خیلی بغضم گرفته بود ، باباییت هم قرمز شده بود مشخص بود ک اونم مثل من بغض کرده ولی هیچکدوم بروی هم نیاوردیم 

دخترم امروز ساعت 4 باید برم جواب آزمایشتو بگیرم و ببرم پیش دکتر متخصص ، انشا... ک هیچ مشکلی نداری عزیزم و منم خیالم راحت میشه

راستی دیشب منو بابا جون و مامان جونی فقط ب تو نگاه میکردیم و مامن جونی خیلی ازت تعریف میکرد میگفت چقد خوشگلو نازی و میگفت خیلی هم زبر و زرنگی چون چشماتو از همون روز اول باز کردی و کاملا ب اطرافت نگاه میکردی و وقتی کسی باهات حرف میزنه با حرکات چشمت عکس العمل نشون دادی ک باعث تعجب همگان شده بودی

بابایی هم میگه بخاطر کتابا و صحبت ای منه ک روت تاثیر گزاشتم

ولی همه ی اینا ی طرف، مظلومیتت یک طرف ک عجیب دلمو میسوزونه 

اصلا گریه نمیکنی وقتی لباستو عوض میکنم یا پوشکتو عوض میکنم و یا .... دخترم خیلی آرومی خیلی یکم گریه کن خوشگلم  ....

دخترم اینقد دوست دام ک با نوشتن ای جمله داره اشکم سرریز میشه خیلی دوست دارم خیلی

پسندها (10)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مریم مامان آیدین
31 شهریور 93 15:20
ان شاالله که چسز مهمی نیست عزیزم....این آزمایش تیروئید رو از کف پا میگیرن اونو انجام دادین یا آزمایش زردی بود؟ بیشتر بچه ها زردی میگیرن و اصلا جای نگرانی نداره...این ماه اول خیلی پر استرس میگذره چون نوزادن و ظریفن و آدم دست و دلش میلرزه ولی یواش یواش همه چی عادی میشه و آریسا خانوم با بزرگتر شدنش تو خونتون جا میفته خدارو شکر که آرومه عزیزم...چرا میخوای گریه کنه!!گریه نوزاد خیلی ناراحت کننده ست ایشالا که اصلا هم تجربش نکنی و به جاش زود شاهد لبخندش باشی
مامان سمانه
پاسخ
خدارو شکر چیز مهمی نبود ؛ آزمایش واس زرذی بود عزیزم درجه ی زردیش هم رو 6/9 بود ک دکتر گفت اگه رو 7 بود باید دارو میخورد وئلی با مراقبت بیشتر میتونیم جلوگیری کنیمحالا باز فردا باید برم پیبش دکتر تا ببینم بهتر شده یا نه عزیزم از بس کوپولو هس دلم نمیومد بغلش کنم خیلی میترسیدم ولی الان خیلی بهتر شدم ب دکتر گفتم ک گریه نمیکنه گفت ک خوب نیس گریه نمیکنه بچه باید گریه کنه در کل خیلی آرومه
زهرا
31 شهریور 93 15:46
الهی من قربون این آریسا خانوم ناز و آروم بشم هزار ماشاالله که انقدر آرومه مامانی چشمش نزنی چرا بهش میگی گریه کنه دلت میاد آخه ی ایشاالله که جواب آزمایششم خوب باشه و هیچ مشکلی نداشته باشه روز شمار بالای صفحه رو درست کن اول فکر کردم هنوز توی دل مامانیشه راستی عکس های دختر خوشگل تو برامون بزار منتظریم
مامان سمانه
پاسخ
فدات بشم عزیزم آخه میخوام صداشو بشنومخدارو شکر جواب آزمایشاش خوبه مشکلی نداشت
مامان هانا و آریا
31 شهریور 93 16:51
سلام عزیزم،خیلی ناراحت شدم ،انشالله که چیزی نیست گلممم همه مامان باباها تا کوچولوشون بزرگ شه از این نگرانی ها دارن عزیزمم دیگه قرار نشد اشکمون و دربیاریااا انشالله آریسای نازمونم حالش خوب خووووب باشه و بیای و برامون از خنده هاش بنویسی هر چی کامنت میذارم برات ثبت نمیشه امیدوارم این یکی ثبت شه مدام سر میزنم تا عکس روی ماه گل دخملمون.و ببینم
مامان سمانه
پاسخ
سلام گلم , خدارو شکر چیزی نبود انشا.. عزیزم ،متاسفم ک ناراحتت کردم
مریم(مامان کیان)
31 شهریور 93 23:32
ا فرشته کوچولوتون به دنیا اومده قدمش مبارک باشه سمانه جون ان شا اله که چیزیش نیست نگران نباش ..... عکسای این دختر ناز و زود برامون بزار
مامان سمانه
پاسخ
آره عزیزم ب دنیا اومدمرسی عزیزمامروز سعیمو یکنم ک عکساشو بزارم
مریم(مامان کیان)
31 شهریور 93 23:33
سمانه جونم میدونی کیانم همین طور آروم بود و اصلا گریه نمیکرد ...... نهایتا نصفه شب برای شیر یه صدای کوچولویی بلند میشد من میفهمیدم گرسنه اش شده بچه این طوری نعمته و مادر میتونه حسابی خستگی دوران بارداری و بدر کنه
مامان سمانه
پاسخ
آره آریسا ی من خیلی آرومه و حتی برای شیر هم گریه نمیکنه و بزور باید بهش شیر بدم ،خوابش خیلی زیاده ولی گفتی میتونم بیشتر استراحت کنم، مریم جون میشه نگرانم ، نگران ک خدای نکرده ک اتفاقی واسش نیافته خیلی میترسم یبار با دستش جلو نفسشو بگیره یا شیر بالا بیاره من نبینم وای این فکرا خیلی نگرانم کرده مریم جون باور کن دیشب تا صبح نخوابیدم و همیشه نگران بودم
مامان افسانه
1 مهر 93 0:27
سلام سمانه جونم اصلا نگران نباش همه نی نی ها اولش زردی دارن سریع از بین میره فقط تحت نظر دکتر باشه کافیه روزهای قشنگتو زندگی کن اریسای ناز و عسلو ببوس
مامان سمانه
پاسخ
ممنونم عزیزم ؛تحت نظر دکت هست ،درجه ی زردیش پایینه ک باید بیشتر مراقب باشم
مامان آنیسا
1 مهر 93 6:57
نگران نباش مامانی اگثر بچه ها روز سوم زرد میشن چیز مهمی نیست فقط اگه زدیش بالا باشه باید بذاریش زیرمهتابی که خیلی سریع می یاد پایین آنیسا هم همین جوری شد .
مامان سمانه
پاسخ
درجه ی زردیشس رو 6/9 بود ک اصلا مشکلی نیست ولی دکتر گفت باید بیشتر مواظب باشی
مامان آنیسا
1 مهر 93 7:42
راستی مامانی منم رمز پست عکستونو میخوام
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیزم من هنوز عکس نزاشتم <اگ منظورت عکس بارداریمه، هنوز عکسام آماده نیست
مامان هانا و آریا
1 مهر 93 9:48
سمانه جونم میدونم درد داری و سختته اما کاش یه خبر از حال خودت و آریسا جون بدی انشالله که هردوتون غرق در شادی مادر فرزندی هستید و سلامتتتفدات بشم عزیزم آریسا جونم خیلی خوبه منم کم کم دارم رو بهبودی میرم
الهام مامان علیرضا
1 مهر 93 10:12
ایشالا که چیزی نیست سمانه جون خدا رو شکر که آرومه علیرضا دلدرد داشت و مدام فریاد میزد
مامان سمانه
پاسخ
آره خدارو شکر چیزی نبود خاله جون دخملیم خیلی آرومه
مامان سارا
1 مهر 93 13:36
آخی عزیزم نگران نباش فدات شم.همه چیز خوبه
مامان هانا و آریا
1 مهر 93 14:48
خدارو هزار بااار شکر که حال هردوی شما خوبههههه خیلی مواظب خودتون باشید
مامان سمانه
پاسخ
ممنونم غزیزم