آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات آریسا

13 ماهگی شیرین

1394/9/21 16:00
نویسنده : مامان سمانه
903 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر یکی یدونم ، خوبی مامانم ؟ الهی فدات بشم ، آخ که نمبدونی چقد شیرینی ، چقد دلبری میکنی واس ما روز بروز شیرینتر میشی...

چه کارا که نمیکنی ،

اینجا دادا داره شمارو رو فرش میکشونه و کلی زوق کردی...

و اینجا برات با مقوا صورتک کشیدم و باهات کلی حرف زدم و بازی کردم و الان صورتک رو ازم گرفتی داری باهاش حرف میزنی....

و خب اینجا برات تو خونه کوه درست کردم و مادر و دختر در حال کوه نوردی هستیم، من میرفتم بالا و میافتادم و دوباره میرم بالا و شما دختر منم خیلی تلاش کردی تا به قله برسی و از تلاش دس بردار نیستی

دخترم از کوهنوردی خسته شده

و بازی با فلش کارت به صورت زنده...

و عروسکای انگشتی که تازه برات خریدم ، وخیلی دوسشون داری بخصوص شکل بابایی رو

فرشته پاک من خوابیده

برات لگوی خونه سازی هم خریدم ...

من هر چیزی درست میکنم شما خرابش میکنی ، فسقلی من وقتی خراب میکنی خیلی خوشحال میشی

برات بسته ی حیوانات هم گرفتم ، وااای که چقد دوسشون داری

دخترم تازه از حموم اومده

خونه عمه جوووون بودی از بس که شیطونی کردی خسته شدی ، شیطونیات هم اجازه نمیده بخوابی ، وقتی تو مهمونی هستی اصلا دوس نداری بخوابی ؛ بقول عزیز جون ممکنه از یه شیطونی جا بمونی...

خب عکسا که خیلی زیادن ولی همینقد بسه ...

خب حالا کارای جدیدی که تازگی بلد شدی ... ؛

رقصت پیشرفت کرده

مدام در حال بوس کردنی

مرتب بوس هوایی پرت میکنی

جدیدا کلاغ پر یاد گرفتی ( به شب که خوابیده بودم یهو بیدار شدی و گریه کردی منم گفتم کلااااغ پر ، شما هم سریع گریه تو قطع کردی و انگشت کوچولوتو گذاشتی رو کف اون یکی دست ... الهی قربوووونت بشم من)

وجدیدا تک و توک دادا هم میگی

دخترم من خیلی دووووست دارم  باااااای

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)