اولین شب جدایی
سلام دختر قشنگم ، آریسای مهربوووونم خوبی خانومی ؟
دخترم امشب خیلی دلم گرفته چون امشب تورو بردمت تو اتاق خودت بخوابی ، تنهای تنها ،...
منم خیلی دلم گرفته و فقط اینجا آرومم میکنه ، خیلی وقت بود که همچین تصمیمی گرفته بودم ولی عملی کردنش سخت بود ، ولی چند روزه که دیگه با خودم کلنجار رفتم و خلاصه امشب تصمیم عملی شد ، آخه دخترم یه مدته دخیلی بهم وابسته شده بودی ...
ولی الان که از من دوری خیلی دلم تنگه خیلی غصه دا م ، یه بغضی تو گلوم دارم ولی ...
نمیدونم کارم درسته یا غلط ، فقط امیدوارم تا صبح دووم بیارم قربونت بشم من
همین الان اومدم بهت سر زدم اینقد قشنگ خوابیده بودی ... ولی پتو رو کنار زدی من دپوباره گذاشتم روت ، میترسم سردت بشه عزییییز
یه چیزی رو قلبم سنگینی میکنی ، انگاری قلبم داره میگیره از شدت ناراحتی ...
خیلی دوستت دارم خیلییی زیاد
بعدا نوشت
دخترم دیشب دو بار رو تختت گریه کردی ، یبار اومدم بهت شیر دادم و دوباره خوابیدی
و بعد 30 مین دوباره گریه کردی ، محکم بقلم کرده بودی و وقتی دوباره گذاشتمت رو تختت گریه هات شدیدتر شد و دیگه بردمت پیش خودم و تا صبح راحت خوابیدی برای شب اول عالی بوووود
بی نهایت دوست دارم