عید ۱۳۹۴
سلام دختر نازو قشنگ من ، آریسا خانوم من دختر یکی یدونه ی من ، سال نوت مبارک دخترم ایشا... صد سال به این سالا
دخترم اولین عید ۱۳ روزه هم پشت سر گذاشتی،
سال خیلی خیلی خوبی بود و خیلی خوب شروع شد و زود تموم شد
روز اول عید شنبه بود و ساعت ۱۰ :۲ شب ، سال تحویل شد و شما ۶ ماه و نصفه روز سن داشتی قربونت بشم عیدی که امسال ما تصمیم گرفتیم بهت بدیم خیلی ماجرا داره که الان برات توضیح میدم ،ما آخرین روز سال 93 یعنی 29هم اسفند تصمیم گرفتیم که برات عیدی گوشواره بخریم ولی اصلا وقت نشد و موکول شده بود به روز دوم عید ولی موقع تحویل سال بابا مثل همیشه مارو سورپرایز کرد وقتی سال تحویل شد بابا عیدیارو آورد و دیدم که واس شما یه گوشواره خیلی خوشگل خریده که کاملا ست گوشواره ی من بود و کلی ذوق کردم و متعجب شدم که ک چطور وقت کرد که بره بخره ، مث اینکه 2 ، 3 ساعت قبل سال تحویل برات خرید
و به من هم ۱۰۰ ت عیدی دادن و موقع تحویل سال خاله سمیه خونه ی ما بود و اولین عیدی نقدی هم از خاله سمیه گرفتی که مدرکش موجوده با عکس
صبح روز عید هم اول رفتیم سر خاک عمو سیامک و بابا بزرگت ، بعد رفتیم خونه ی مامان عزیز و ناهار هم رفتیم خونه بابا حاجی
دخترم عید تورو فقط خونه ی فامیلای درجه ۱ بردم ، بیشتر جاهارو فاکتور گرفتم ونبردمت آخه خدایی خیلی سخت بود امیدوارم ، من خودم هم فقط جاهای مهم رفتم آخه با یه دختر کوچولوی 6 ماهه سخته بیرون رفتن میدونم که درکم میکنی دخترم
3وم عید بردمت آتلیه تا عکس 6 ماهگیت رو بگیری
8م فروردین شمارو بردم واس واکسن 6 ماهگیت وای که چقد استرس داشتم که نکنه خدای نکرده تب کنی و اذیت بشی ولی خدارو شکر اصلا اذیت نشدی واز روزای عادی هم حالت بهتر بود گل مامان وزنت بود 8 کیلو 400 گرم ولی 400 گرم و لباس در نظر گرفت و یادداشت 8 کیلو ؛ قدت بود66
دور سر 44
13 بدر
۱۳ بدر امسال هم هوا خیلی سرد بود و نتونستیم جای خاصی بریم فقط رفتیم ویلای عمو سیروس البته با خاله سمیه و خاله تهمینه
12 فروردین
و موضوع مهم ما ۱۲ فروردین جشن تولد گرفتم ، البته تولد من و آجی ستایش با هم گرفته شد
ولی وقتی میخواستیم جشن رو شروع کنیم خبر فوت یکی از همسایگان قدیمی رو شنیدم که کاملا ضد حال خوردیم و جشن شروع نشده تموم شد ولی با اصرار حضار فقط کیک و کادو برگزار شد که بابایی باز منو سورپرایز کرد و از طرف شما هم واس من کادو گرفت از طرف تو واسم یه ربع سکه خرید و از طرف خودش هم نیم سکه خرید دست هر دوتاتون درد نکنه
خب حالا بریم سراغ عکسا
داداش امیر محمد در حال عیدی دان به آریسا جونی
مرسی داداش
آریسا در حال خوردن انگشت شست پاش در منزل عمو سیروس
بابا در حال فرنی دادن به آریسا
آریسا در حال تماشا کردن تی وی
و جشن 7 ماهگی آریسا با کیک مامان پز
و تو ادامه ی مطلب برات نوشتم که چقد عیدی گرفتی اگه برات مهمه برو بخون
اولین عیدی رو که از منو بابایی گرفتی که کادو بود یه جفت گوشواره این عکسش
باباحاجی 50000
عزیز جون 30000
مامان عزیز 50000
عموسیروس 50000 تومن اول عید دادن بعد که خونشون رفتیم چون واس اولین بار رفتی دوباره 50000 تومن داد
عمه جون 50000
عمو سیاوش 30000
زن عمو افسانه 50000
خاله سمیه 50000
خاله طیبه یه بلوز شلوار خرید برات
خاله تهمینه 30000
دایی ایرج (دایی بابا) 30000
خاله نزهت (خاله ی بابا)20000
خاله سکینه (دختر خاله ی بابا) 15000
عزیز داداش سهیل 20000
تقریبا 500000 تومن عیدی جمع کردی دختر گلم