آریسا جونی 21 هفته و 5 روزشه
سلام دختر نازنینم سلام آریسای ماهم سلام خوشگلم سلام نفسم
حالت چطوره؟
دخترم واس به دنیا اومدنت لحظه شماری میکنم خیلی دیرمیگزره هم من هم بابایی دلتنگتیم خیلی زیاد
دخترم آریسای نازم هنوز اسمتو تغییر ندادیم فعلا این اسم قشنگ رو برات
انتخاب کردیم امیدوارم اسمتو دوست داشته باشی
از اولین روزی ک نوشته بودم ب شکمم ضربه زدی الان ضربه هات محکم تر
شده!!!
تازه الان دیگه هروقت ی جا رو لگد میزنی !! اول از این موضوع ترسیدم وقتی از دکترت
پرسیدم چرا جای لگدش تغییر میکنه؟گفت:(مگهباید از تو اجازه بگیره ک کجا رو لگد بزنه
هر جارو دوست داشته باشه لگدمیزنه الان دیگه تو شکمت میچرخه)
دختر خوشگلم 2 روز پیش رفتم سونو 440 گرم وزنت بود تاریخ زایمان رو
برام زد 19 مهر گفت عمل سرکلاژت هم خوب انجام شده
تازه دخترم دستتو پاهاتو ستون مهراتتو انگشتاتو صورتتو همه رو دیدمدخترم خیلی ناز
بودی جدی میگم واقعا خیلی ناز بودی مثل فرشته ها
چشمات بسته بود صورتت گرد و تپل
واقعا بچه ای ندیدم ک اینقد خوشگل باشه ولی تو خیلی ناز و خوشگل
بودی مثل ستاره ها...
وقتی به بابایی گفتم:بابا جون اعضای بدن دخترمون رو دیدم خیلی
خوشحال شد خیلی زوق کرد... بابایی حسودیش شد نتونست دخترشو
ببینه ولی من دیدم هورااا
دخترم نمیدونی بابایی چقد خوشحاله از اینکه داره دختر دار میشه خاله
هات میگم ما هیچ مردی رو ندیدیم که هنوز بچه رو ندیده اینقد خوشحال
باشه!!!
تازه از صدقه ی سر تو به من هم خیلی میرسه خیلی مواظب منه دخترم
فک کنم تو تنها رقیب جفتمون باشی هم من هم بابایی تورو ب چشم
هووی خودمون نگاه میکنیم
شوخی میکنم دخترم هر کی جای خودشو تو قلب ما داره بابا جای خودش
تو هم جای خودش شما 2تارو از هر کسی بیشتر دوس دارم هیچ وقت اینو
فراموش نکن...