آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات آریسا

15 ماهگی شیرین

1394/9/21 16:14
نویسنده : مامان سمانه
834 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر شیرین و یکی یدونه ی خودم ، خوبی مامانم ؟ الهی فدات شم من ....

ما تو خونمون یه حاجیه خانوم خوشگل داریم که دلم میخواد لپاشو بخووورم ولی حیف دلم نمیاد .... پس فقط قربون صدقه ش میرم

دختر کوچولوی ما عاشق قدم زدنه ، عاشقه کفششه ، اینجا دختر کوچولوی ما دستشو گذاشته تو دست بابا و داره قدم میزنه

اینجا که دیگه نزدیک خونه شدیم دوس نداری بیای و جیغ میزنی که برگردیم و داری بابایی رو میکشی

آریسا عاشق کفش ، واااای همیشه کفشای مارو بخصوص کفش بابایی رو میاری سعی میکنی بپوشیش و سعی میکنی باهاش قدم برداری ولی خب .... نمیشه

 

تازه از خواب بیدار شدی

بعد از قدم زدن بقل بابایی

دخترم یکی از صفتای خوبت مهربونیته که از الان مشخصه ، ، خیلی دختر مهربونی هستی

عروسکتو گذاشتی رو پاهات داری تکونش میدی تا بخوابه

براش لالایی هم میخونی دختر مهربون من

عاشق نینی و بچه های کوچولو هستی و عاشق آجی سارا ، بی نهایت دوسش داری وقتی میبینیش اینقد زوق میکنی ، اینقد خوشحال میشی که نگو مدام بوسش میکنی بقلش میکی پیشش میخوابی خلاصه خیلی دوسش داری و اینجا دارین اتل متل میکنین

دختر مهربوووون من چقد تو شیرینی

کارای جدیدی که انجام میدی

الله  اکبر میکنی ؛ وقتی میگیم الله اکبر سجده میکنی

دست میدی ، وقتی هم دس میدی ، بعد دستتو تکون میدی

دادا بهت یاد داده که شنا بری ، هر وقت بهت میگیم آریسا شنا برو سریع رو شکم دراز میکشی و انجام میدی

بهت میگیم چشماتو ببند دستتو میزاری رو چشمات و میبندی

دختر ما خیلی ددری شده ، ساعت 6 که میشه کلافه س و منتظر دده س که بره خونه عزیز جون باباجی ، مامان عزیییز

واااای که چقد دوسشون داری

همه هم شما دختر مهربووون منو دوس دارن فداااات بشم عزییییزم

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان لیدا
11 دی 94 13:12
سلام سمانه جون خوبی عزیزم ؟ آریسای نازم خوبه؟ چه عکسای ناز و خوشگل موشگلی , چه دختر خوردنی ای فدای مهربونیت عزززیز دلم که عروسکاتو رو پات میخوابونی آدرینا هم خییلی این کارو دوست داره بووووس واسه آریسا گلی
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیییزم ، واقعا اگ دختر نبود همه یعروسکا بدون مامان میشدن ببوس آدرینای مهربونمو
مریم مامان آیدین
11 دی 94 19:00
سلام سمانه جونم وااای خدا آریسا نااازم رو ببین چه خااانومی شده مهربون کوچووول....قدم میزنه خوداااا خیلی خیلی لذت بردم از دیدن عکس هاش دوستم و اون کوچه تون....واااای خدا منو بردی شمال و برگردوندی...خیییلی قشنگه...واقعا بهشت ببوس اریسای خوشگلم رو
مامان سمانه
پاسخ
سلام مریم جووون خوبی عزیییزم ؟ عزیییزم خوشحالم شهرمونو دوس داری شما هم آیدین جووونمو ببوس
همیلا
11 دی 94 19:29
سلام خاله! خوشحال میشیم به وبلاگ آشپزی منو مامانم سربزنید و نظر خودتونو بگید. ممنون
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیزم چشم حتما میام